بخشی آفیشال

محمد بخشی|مشاوره حرفه ای ویلا و آپارتمان در نوار ساحلی مازندران

بخشی آفیشال

محمد بخشی|مشاوره حرفه ای ویلا و آپارتمان در نوار ساحلی مازندران

همکاری با یک تیم تخصصی و کاربلد در زمینه مشاوره رایگان حقوقی و یک تیم ممتاز و حرفه ای در زمینه ی مشاوره رایگان فروش و ارائه ی خدماتی از قبیل تحلیل سیستم مدیریت،عارضه یابی،سرمایه گذرای و... . شایان ذکر است ، با وجود این سابقه و پیشینه، بزرگترین سرمایه ای که به آن مفتخر خواهیم بود ،اعتماد شما،همکاری با شما و جلب رضایت شماست.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معماری اسلامی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

الکشی از اصطلاحات هندسی استفاده می کند که نشان می دهد مقرنس فضایی است که یک مسئله ریاضی خاص در آن اجرا می شود. در این مسئله، تعداد احتمالی جایگشت با تغییرات در زاویه 90 درجه تعیین می شود. همانطور که الکشی نشان می دهد، زاویه ای که در آن دو وجه تلاقی می کنند، می تواند هر زاویه ای قابل تصور باشد، به شرطی که مطابق با «زاویه قائمه، یا نصف زاویه قائمه، یا مجموع آنها، یا ترکیب دیگری از این دو باشد». نوع ترکیب مجاز محدود نیست: فقط عناصری که ممکن است در چنین ترکیبی استفاده شوند از پیش تعیین شده اند. این مولفه ها تغییرات زاویه مناسب هستند. قوانینی که طراحی مقرنس ها را هدایت می کند، عملکرد معماری دستگاه را به ما یادآوری می کند. مقرنس در اصل کمی بیشتر از یک تکیه گاه گوشه داخلی است. گوشه ها از زوایای 90 درجه ساخته شده اند. گوشه ها اغلب به حمایت اضافی نیاز دارند زیرا استرس در آنجا متمرکز می شود. مقرنس بارها و بارها به ما یادآوری می کند که مستقیماً وزن را تحمل می کند. در واقع، هرچه آراسته تر باشد، وزن بیشتری را می تواند تحمل کند. هر لایه اضافی سطح بیشتری از سازه ایجاد می کند و باعث افزایش پشتیبانی می شود. از نظر معماری غربی، این متناقض به نظر می رسد. برای غربی‌ها، شکل و کارکرد از هم جدا می‌شوند: غالباً یکی به قیمت دیگری قربانی می‌شود. اما عناصری مانند مقرنس نشان می دهد که در معماری اسلامی کاربردهای عملی و ملاحظات زیبایی شناختی غالباً با هم همپوشانی دارند.

مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش سوم
مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش سوم

 

امکانات پیچیده ای که در اختیار طراح مقرنس است نیز باعث می شود که عملکرد فیزیکی آن مبهم باشد. علاوه بر این، ظاهر آن برای یادآوری تداعی های الهی برای بیننده نیز هست. ساختار استالاکتیت چشم را به سمت بالا می برد. از این نظر، فرم‌های دقیق بزرگ و نزدیک به بیننده به شکل واحدی در بالای طاق می‌پیوندند. این می تواند بازتابی زمینی از کهن الگوهای ماوراء طبیعی باشد: اشکال و زوایای زمینی که ما در جهان مادی با آنها آشنا هستیم، تقریب ناقصی از اشکال آسمانی ناشناخته هستند. برعکس، حرکت مقرنس به سمت پایین، دلالت بر نزول آسمانی به سوی زمین و احاطه الهی به اشکال مادی دارد.

اما این ارتباط بین ریاضیات و الهیات مختص هنر و معماری اسلامی نیست. تمرکز ریاضی این رشته ها نشان دهنده ماهیت ریاضی دین اسلام است. در واقع، قرآن به دلیل اهمیت عددی آن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن دارای ساختار ریاضی گیج کننده است. دانشمندان مسلمان به دنبال رمزگشایی اهمیت عددی در حروف و کلمات آن هستند. از این نظر، تسلط فکری بر ظرافت ریاضی منجر به اشراق معنوی می شود. فرم‌های معماری ساختار الهی را آشکار می‌کنند، زیرا در معنای فیثاغورثی، معماری یکی از خدایی‌ترین هنرهاست. مانند موسیقی، معماری هنری است مبتنی بر اعداد، و امکانات ارائه شده توسط تناسب عددی به تقلید از نسبت های الهی خلقت فیزیکی خدا نزدیک تر است. در حالی که کلمات غالباً آشکارا صحبت می کنند، برای عرفا اعداد نسبت الهی را آشکار می کنند.

https://bakhshiofficial.com/%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%af-%d9%88%db%8c%d9%84%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7/

  • بخشی آفیشیال
  • ۰
  • ۰

مقرنس، گونه ای از طاق های استالاکتیتی، از ویژگیهای اولیه معماری اسلامی است. مقرنس که در اواسط قرن دهم در شمال شرق ایران و مرکز شمال آفریقا توسعه یافت، دو سر گستره وسیعی که دارالاسلام را تشکیل می‌داد، با بافت لانه زنبوری خود به ویژگی مشترک کاخ‌ها و معابد تبدیل شد. در واقع، از قرن یازدهم به بعد، تقریباً در تمام ساختارهای اسلامی به یک ویژگی برجسته مبدل گشت و به عنوان یک عنصر کلیدی در زبان بومی معماری اسلامی تا دوران مدرن باقی ماند.

مقرنس شکلی است که آرمانهای تمدن اسلامی را تجسم می بخشد: شکل فیزیکی آن که با سیالیت و تکرار مشخص می‌شود، بر اصول کلامی اسلامی استوار است.

در مقرنس چهار ویژگی اصلی وجود دارد که ظاهر آن را متمایز می کند. اول اینکه سه بعدی است و در نتیجه در سازه های ساخته شده حجم می دهد. دوم اینکه درجه این حجم متغیر است. در نتیجه، این تنوع به معماران این امکان را می‌دهد که مقرنس‌ها را به ‌عنوان یک سازه‌ای صرفاً معمارانه برای پشتیبانی از یک سازه یا به‌ عنوان وسیله‌ای زینتی اجرا کنند. به عنوان سومین ویژگی، مقرنس هیچ مرز منطقی و ریاضی نمی‌شناسد. هیچ یک از عناصر آن یک واحد ترکیبی متناهی نیستند. در نتیجه هیچ مرز منطقی یا ریاضی محدود کننده مقیاس ترکیب مقرنس وجود ندارد. از این نظر شاید مفید باشد که نقوش لانه زنبوری پلکانی مقرنس را به شکلی مانند فرکتال تشبیه کنیم. فراکتال که شکل آن با یک معادله جبری ساده تعیین میشود، نیز محدودیتی ندارد و میتواند تا بی نهایت کشیده شود. به همین ترتیب پیچیدگی مقرنسها تنها به مهارت معمار و سازنده محدود میشود. چهارمین ویژگی مقرنس این است که به دلیل حجم متغیر، یک واحد سه بعدی به راحتی به شکل دو بعدی تبدیل میشود.

مقرنس یکی از اجزای اصلی معماری اسلامی است. به همان اندازه که ستون یونی از معماری یونانی-رومی است، جزئی از زبان بومی معماری اسلامی است. به همین ترتیب، مقرنس ها در لحظه‌ای که سبک معماری اسلامی بیشترین تأثیر خود را داشت، به یک ویژگی استاندارد معماری تبدیل شد. در نتیجه، ساختمان های قرون وسطایی از قرطبه، اسپانیا، تا دمشق، سوریه، مشبک کاری پیچیده مقرنس را به نمایش می گذارند.

مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش اول
مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش اول

 

دارالاسلام از حدود قرن هشتم تا قرن سیزدهم، ساختار قدرت برتر جهان اسلام بود. تأثیر عظیم مقرنسها در محیط ساخته شده شهرها از اقیانوس اطلس تا چین، گواهی بر قدرت سیاسی است که جباران اسلام بر جهان قرون وسطی اعمال کردند. در واقع، مقرنس با توسعه ساختار قدرت اسلامی توسعه یافت. پس از رحلت حضرت محمد (ص) در سال 632، ساختار قدرت اسلامی به سرعت گسترش یافت. در واقع، در سال 732، تنها 100 سال پس از مرگ پیامبر، اعراب از صحرا تا مرکز فرانسه گسترش یافتند، جایی که شکستی قاطع در پواتیه متحمل شدند. فرهنگ اسلامی که در هنر، ادبیات و معماری مشهود بود، به عنوان یک امپراتوری اسلامی به واقعیت تبدیل شد.

ویژگی هنر و معماری اسلامی تکیه بر تزیین و تکرار است. نقش تزیینات در هنر اسلامی به مشخص شدن آن کمک می کند. این به معماری نیز گسترش مییابد. این که یک فرم تا چه اندازه کارکرد معماری و تزئینی دارد به تعیین ارزش کلی آن در بافت اسلامی تا حدی که برای زیبایی شناسی غربی ناشناخته است کمک میکند. برای هنر و معماری غربی، فرم و عملکرد مقوله‌های جداگانه ای هستند و یک ساختمان لزوما نباید هم کاربردی و هم از نظر زیبایی شناسی دلپذیر باشد. اما برای هنر و معماری اسلامی، این دو جزء مترادف هستند.

  • بخشی آفیشیال