بخشی آفیشال

محمد بخشی|مشاوره حرفه ای ویلا و آپارتمان در نوار ساحلی مازندران

بخشی آفیشال

محمد بخشی|مشاوره حرفه ای ویلا و آپارتمان در نوار ساحلی مازندران

همکاری با یک تیم تخصصی و کاربلد در زمینه مشاوره رایگان حقوقی و یک تیم ممتاز و حرفه ای در زمینه ی مشاوره رایگان فروش و ارائه ی خدماتی از قبیل تحلیل سیستم مدیریت،عارضه یابی،سرمایه گذرای و... . شایان ذکر است ، با وجود این سابقه و پیشینه، بزرگترین سرمایه ای که به آن مفتخر خواهیم بود ،اعتماد شما،همکاری با شما و جلب رضایت شماست.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقرنس» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عناصری وجود دارد که در میان اکثر آثار بنا شده بر اساس معماری ایرانی مشترک است.

استفاده از ایوان (رواق)

ایوان فضایی طاقدار است که از یک طرف به حیاط باز می شود. ایده ایوان در ایران پیش از اسلام شکل گرفت و در معماری بنای تاریخی و شاهنشاهی از آن استفاده می شد.

استفاده گسترده از قوس

دو بنای معروف، تاج محل برای معماری مغول و مسجد جامع اصفهان برای معماری ایرانی، نمونه‌ای از این واقعیت را نشان میدهد. این بنا به دلایل زیبایی شناسی و همچنین برای قرار دادن پنجرهها و کاهش میزان تابش نور خورشید به داخل ساختمان ساخته شده است.

باغها، فواره‌ها و استخرها

آب نقش اساسی در طراحی ایرانی دارد: هزاره‌ها قبل از اختراع اولین پمپ آب، متخصصان کشاورزی ایرانی قنات (قنات زیرزمینی) را بر اساس قوانین هیدرولیکی خود ایجاد کردند.

باغ‌ها و حوض‌های بزرگ با فواره‌ها همواره یکی از ویژگی‌های اصلی معماری ایرانی در طول زمان بوده است. در مسجد، مدرسه، خانه سنتی از آن برای وضو گرفتن، زیبایی شناسی یا هر دو استفاده می شود.

گنبدها

سنت ایرانی گنبدسازی به اولین معماری بین النهرین برمیگردد، زمانی که گنبدها به دلیل کمبود چوب در بسیاری از مناطق فلات ایران، جزء لاینفک ساختمانها شدند.

در ایران باستان، گنبدها با جنبه الهی زندگی مرتبط بودند، زیرا شکل دایره ای آنها نشان دهنده کمال، ابدیت و بهشت ​​بود.

گنبدها در دوره ساسانیان (224 تا 651 میلادی) به خط مقدم معماری ایرانی رفتند و در دوره‌های مختلف تکامل یافتند تا اینکه صفویه (1501–1732) که آخرین نسل گنبدهای ایرانی با نمای پیازی متمایز و کاشی‌کاری‌های شگفت‌انگیز مشخص شد. .

در طراحی شهری ایرانی، گنبدها در عبادتگاهها و اماکن عمومی اعم از بازارهای سنتی، کاروانسراها، مدارس و حمام ها به گونه ای طراحی شده اند که از نقاط مختلف شهر یا روستا قابل مشاهده باشد.

گنبدها معمولاً دو پوسته هستند. در حالی که پوسته داخلی برای تحمل وزن سازه طراحی شده است، پوسته بیرونی هم به عنوان یک عنصر تزئینی و هم به عنوان عایق در برابر عناصر عمل میکند. شکل آیرودینامیکی گنبدها نیز سازه‌ها را پایدارتر میکند.

عناصر مشترک معماری ایرانی
عناصر مشترک معماری ایرانی

 

تقارن

معماری ایرانی از هندسه نمادین فراوان و با استفاده از فرم‌های ناب مانند دایره و مربع استفاده می‌کند و پلان‌ها بر اساس چیدمان‌های اغلب متقارن با حیاط‌ها و تالارهای مستطیل شکل است.

معماری ساسانی با نقش برجسته‌های سنگ تراشیده یا گچبری تزیین شده و از موزاییکهای سنگی رنگارنگ استفاده شده است. ظروف، کاسه‌ها و میخ‌های طلایی و نقره‌ای زیبا که اغلب با صحنه‌های شکار یا حیوانات در نقش برجسته تزئین شده‌اند و منسوجات با طرح‌های هرالدیک متقارن نیز باقی مانده‌اند.

استفاده از مقرنس

مقرنس معمولاً در قسمت های زیرین گنبدها، آویزها، قرنیزها، قیچی ها، طاقها به کار می رود و اغلب در محراب مسجد دیده میشود. آنها می توانند کاملاً زینتی باشند یا به عنوان سازه‌های باربر عمل کنند. اولیه ترین اشکال گنبدهای مقرنس که در منطقه بین النهرین یافت شد، عمدتاً ساختاری بودند.

خوشنویسی

اشتیاق ایرانیان به استفاده از خط به عنوان یک اثر هنری به دوران پیش از اسلام برمی‌گردد، اما این اثر خوشنویسان و تذهیب‌کار دوران اسلامی است که استفاده از آن را به هنر والایی که امروز قدردانش هستیم ارتقا داد. با تشویق اسلام به هنر خوشنویسی بر هنرهای نمایشی، از عصری به عصر دیگر و از سبکی به سبک دیگر توسعه یافت.

---------------------------------------------------------------

تیم تولید محتوا بخشی آفیشیال

https://bakhshiofficial.com/%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%af-%d9%88%db%8c%d9%84%d8%a7/

  • بخشی آفیشیال
  • ۰
  • ۰

الکشی از اصطلاحات هندسی استفاده می کند که نشان می دهد مقرنس فضایی است که یک مسئله ریاضی خاص در آن اجرا می شود. در این مسئله، تعداد احتمالی جایگشت با تغییرات در زاویه 90 درجه تعیین می شود. همانطور که الکشی نشان می دهد، زاویه ای که در آن دو وجه تلاقی می کنند، می تواند هر زاویه ای قابل تصور باشد، به شرطی که مطابق با «زاویه قائمه، یا نصف زاویه قائمه، یا مجموع آنها، یا ترکیب دیگری از این دو باشد». نوع ترکیب مجاز محدود نیست: فقط عناصری که ممکن است در چنین ترکیبی استفاده شوند از پیش تعیین شده اند. این مولفه ها تغییرات زاویه مناسب هستند. قوانینی که طراحی مقرنس ها را هدایت می کند، عملکرد معماری دستگاه را به ما یادآوری می کند. مقرنس در اصل کمی بیشتر از یک تکیه گاه گوشه داخلی است. گوشه ها از زوایای 90 درجه ساخته شده اند. گوشه ها اغلب به حمایت اضافی نیاز دارند زیرا استرس در آنجا متمرکز می شود. مقرنس بارها و بارها به ما یادآوری می کند که مستقیماً وزن را تحمل می کند. در واقع، هرچه آراسته تر باشد، وزن بیشتری را می تواند تحمل کند. هر لایه اضافی سطح بیشتری از سازه ایجاد می کند و باعث افزایش پشتیبانی می شود. از نظر معماری غربی، این متناقض به نظر می رسد. برای غربی‌ها، شکل و کارکرد از هم جدا می‌شوند: غالباً یکی به قیمت دیگری قربانی می‌شود. اما عناصری مانند مقرنس نشان می دهد که در معماری اسلامی کاربردهای عملی و ملاحظات زیبایی شناختی غالباً با هم همپوشانی دارند.

مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش سوم
مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش سوم

 

امکانات پیچیده ای که در اختیار طراح مقرنس است نیز باعث می شود که عملکرد فیزیکی آن مبهم باشد. علاوه بر این، ظاهر آن برای یادآوری تداعی های الهی برای بیننده نیز هست. ساختار استالاکتیت چشم را به سمت بالا می برد. از این نظر، فرم‌های دقیق بزرگ و نزدیک به بیننده به شکل واحدی در بالای طاق می‌پیوندند. این می تواند بازتابی زمینی از کهن الگوهای ماوراء طبیعی باشد: اشکال و زوایای زمینی که ما در جهان مادی با آنها آشنا هستیم، تقریب ناقصی از اشکال آسمانی ناشناخته هستند. برعکس، حرکت مقرنس به سمت پایین، دلالت بر نزول آسمانی به سوی زمین و احاطه الهی به اشکال مادی دارد.

اما این ارتباط بین ریاضیات و الهیات مختص هنر و معماری اسلامی نیست. تمرکز ریاضی این رشته ها نشان دهنده ماهیت ریاضی دین اسلام است. در واقع، قرآن به دلیل اهمیت عددی آن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن دارای ساختار ریاضی گیج کننده است. دانشمندان مسلمان به دنبال رمزگشایی اهمیت عددی در حروف و کلمات آن هستند. از این نظر، تسلط فکری بر ظرافت ریاضی منجر به اشراق معنوی می شود. فرم‌های معماری ساختار الهی را آشکار می‌کنند، زیرا در معنای فیثاغورثی، معماری یکی از خدایی‌ترین هنرهاست. مانند موسیقی، معماری هنری است مبتنی بر اعداد، و امکانات ارائه شده توسط تناسب عددی به تقلید از نسبت های الهی خلقت فیزیکی خدا نزدیک تر است. در حالی که کلمات غالباً آشکارا صحبت می کنند، برای عرفا اعداد نسبت الهی را آشکار می کنند.

https://bakhshiofficial.com/%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%af-%d9%88%db%8c%d9%84%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7/

  • بخشی آفیشیال
  • ۰
  • ۰

سبک تزئینی که توسط هنرمندان و معماران اسلامی به کار می‌رفت، منجر به ایجاد ساختمان‌ها و اشیا با عناصر تزئینی شد. خود ساختمانها اغلب هسته‌های سازه‌ای بودند که با مواد مختلف پوشش داده و پوشانده شده بودند. به عنوان مثال، آجرهای مقرنس ممکن است با چوب یا کاشی پوشانده شده باشند که عمق و پیچیدگی بیشتری به یک هسته پیچیده می‌افزاید.

در حالی که غربیها اغلب این باور اشتباه را دارند که هنر اسلامی به دو بعد محدود میشود، هنر اسلامی میتواند از طریق تکرار و در هم آمیختن الگوها، دوبعدی را به سه بعدی تبدیل کند. طرحهای در هم آمیخته توهم سطوح مختلف را ایجاد می کنند. علاوه بر این، سطوح بافتی مصالح ساختمانی مانند گچ و آجر، امکانات موجود را برای هنرمندان و معماران چند برابر میکند. در واقع، کنترل استادانه ای که طراحان اسلامی بر الگوهای هندسی نشان می‌دهند، آنها را قادر می‌سازد تا الگوهای دو بعدی را به منظور ایجاد جلوه‌های سه بعدی و نوری دستکاری کنند. برای مثال، پیچیدگی مقرنس‌ها به طراحان اجازه می‌دهد تا نواحی مثبت و منفی فضا را متعادل کنند و در نتیجه ساختمان‌هایی را ایجاد کنند که از نظر عملکردی و زیبایی‌شناختی کامل هستند.

در واقع، در جهان اسلام، نقش مهندس معمار ارتباط تنگاتنگی با ریاضیدان داشت. از سوی دیگر، در غرب، نقش معمار از طریق فرآیندی به وجود آمد که طی آن طراحان-سازندگان به آرامی خود را از ردیف سازندگان و صنعتگران متمایز کردند. به عنوان مثال، معمار اسلامی احمد بن محمد الحصیب، الحاسب به معنای «ریاضی دان» نامیده می شد. مسائل پیچیدگی هندسی استان معمار اسلامی بود.

مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش دوم
مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش دوم

 

با این حال، این مؤلفه‌های اساسی تزئینات اسلامی خالی از اهمیت فلسفی و کلامی نیستند. در واقع، مفاهیم فلسفی مسلمانان در اشکال معماری آنها تجسم یافته است. روابط بین این اشکال توسط چیزی که ممکن است به عنوان ریاضیات معنوی از آن یاد کنیم تعیین می‌شود. معنویت اسلامی با انواع ریاضیات کیفی توسعه یافته توسط فیثاغورث (580-500؟ قبل از میلاد) مرتبط است. برای فیثاغورث، اعداد عناصر نهایی جهان بودند. به عبارت دیگر، اعداد الهی بودند: برای یک فیثاغورثی، درک روابط بین اعداد تنها میتواند به درک ماهیت جهان منجر شود.

پس معنویت اسلامی بین عقل و روح پیوند مستقیم می بیند. این روابط اساساً به استعاره‌های فضایی رونویسی می شوند. عقلانیت و معنویت به ترتیب راههایی برای درک جهانهای جسمانی و نامرئی هستند که همپوشانی دارند. ساختار ریاضی هنر و معماری اسلامی منعکس کننده نقطه ای است که در آن روشنفکر به معنویت سرازیر می شود. به این ترتیب، تکرار یک کارکرد مفهومی دارد. در نظر گرفته شده است که فضایی برای حل تنشها فراهم شود: با وجود پیچیدگی بسیار مقرنس، شکل آن نیز توسط قوانین ثابتی تعیین میشود که روابط بین اجزای آن را دیکته میکند. به تعریف مقرنس که توسط ریاضیدان تیموری قرن پانزدهم الکشی (1380-1429) ارائه شده است، توجه کنید:

مقرنس سقفی است پلکانی با وجوه و سقفی مسطح. هر وجهی با یک زاویه قائم یا نصف زاویه راست یا مجموع آنها یا ترکیب دیگری از این دو، وجه مجاور را قطع می کند. این دو وجه را میتوان به صورت ایستاده در صفحه ای موازی با افق تصور کرد. در بالای آنها یا یک سطح صاف نه موازی با افق ساخته شده است یا دو سطح صاف یا منحنی که سقف آنها را تشکیل م دهد. هر دو وجه به همراه سقف آنها یک سلول نامیده می شود. سلولهای مجاور که پایه‌های خود را در یک سطح موازی با افق قرار داده‌اند، یک ردیف نامیده می‌شوند.

https://bakhshiofficial.com/%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%af-%d9%88%db%8c%d9%84%d8%a7/

  • بخشی آفیشیال
  • ۰
  • ۰

مقرنس، گونه ای از طاق های استالاکتیتی، از ویژگیهای اولیه معماری اسلامی است. مقرنس که در اواسط قرن دهم در شمال شرق ایران و مرکز شمال آفریقا توسعه یافت، دو سر گستره وسیعی که دارالاسلام را تشکیل می‌داد، با بافت لانه زنبوری خود به ویژگی مشترک کاخ‌ها و معابد تبدیل شد. در واقع، از قرن یازدهم به بعد، تقریباً در تمام ساختارهای اسلامی به یک ویژگی برجسته مبدل گشت و به عنوان یک عنصر کلیدی در زبان بومی معماری اسلامی تا دوران مدرن باقی ماند.

مقرنس شکلی است که آرمانهای تمدن اسلامی را تجسم می بخشد: شکل فیزیکی آن که با سیالیت و تکرار مشخص می‌شود، بر اصول کلامی اسلامی استوار است.

در مقرنس چهار ویژگی اصلی وجود دارد که ظاهر آن را متمایز می کند. اول اینکه سه بعدی است و در نتیجه در سازه های ساخته شده حجم می دهد. دوم اینکه درجه این حجم متغیر است. در نتیجه، این تنوع به معماران این امکان را می‌دهد که مقرنس‌ها را به ‌عنوان یک سازه‌ای صرفاً معمارانه برای پشتیبانی از یک سازه یا به‌ عنوان وسیله‌ای زینتی اجرا کنند. به عنوان سومین ویژگی، مقرنس هیچ مرز منطقی و ریاضی نمی‌شناسد. هیچ یک از عناصر آن یک واحد ترکیبی متناهی نیستند. در نتیجه هیچ مرز منطقی یا ریاضی محدود کننده مقیاس ترکیب مقرنس وجود ندارد. از این نظر شاید مفید باشد که نقوش لانه زنبوری پلکانی مقرنس را به شکلی مانند فرکتال تشبیه کنیم. فراکتال که شکل آن با یک معادله جبری ساده تعیین میشود، نیز محدودیتی ندارد و میتواند تا بی نهایت کشیده شود. به همین ترتیب پیچیدگی مقرنسها تنها به مهارت معمار و سازنده محدود میشود. چهارمین ویژگی مقرنس این است که به دلیل حجم متغیر، یک واحد سه بعدی به راحتی به شکل دو بعدی تبدیل میشود.

مقرنس یکی از اجزای اصلی معماری اسلامی است. به همان اندازه که ستون یونی از معماری یونانی-رومی است، جزئی از زبان بومی معماری اسلامی است. به همین ترتیب، مقرنس ها در لحظه‌ای که سبک معماری اسلامی بیشترین تأثیر خود را داشت، به یک ویژگی استاندارد معماری تبدیل شد. در نتیجه، ساختمان های قرون وسطایی از قرطبه، اسپانیا، تا دمشق، سوریه، مشبک کاری پیچیده مقرنس را به نمایش می گذارند.

مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش اول
مقرنس: جزء کلیدی معماری اسلامی بخش اول

 

دارالاسلام از حدود قرن هشتم تا قرن سیزدهم، ساختار قدرت برتر جهان اسلام بود. تأثیر عظیم مقرنسها در محیط ساخته شده شهرها از اقیانوس اطلس تا چین، گواهی بر قدرت سیاسی است که جباران اسلام بر جهان قرون وسطی اعمال کردند. در واقع، مقرنس با توسعه ساختار قدرت اسلامی توسعه یافت. پس از رحلت حضرت محمد (ص) در سال 632، ساختار قدرت اسلامی به سرعت گسترش یافت. در واقع، در سال 732، تنها 100 سال پس از مرگ پیامبر، اعراب از صحرا تا مرکز فرانسه گسترش یافتند، جایی که شکستی قاطع در پواتیه متحمل شدند. فرهنگ اسلامی که در هنر، ادبیات و معماری مشهود بود، به عنوان یک امپراتوری اسلامی به واقعیت تبدیل شد.

ویژگی هنر و معماری اسلامی تکیه بر تزیین و تکرار است. نقش تزیینات در هنر اسلامی به مشخص شدن آن کمک می کند. این به معماری نیز گسترش مییابد. این که یک فرم تا چه اندازه کارکرد معماری و تزئینی دارد به تعیین ارزش کلی آن در بافت اسلامی تا حدی که برای زیبایی شناسی غربی ناشناخته است کمک میکند. برای هنر و معماری غربی، فرم و عملکرد مقوله‌های جداگانه ای هستند و یک ساختمان لزوما نباید هم کاربردی و هم از نظر زیبایی شناسی دلپذیر باشد. اما برای هنر و معماری اسلامی، این دو جزء مترادف هستند.

  • بخشی آفیشیال